DEATH NOTE !!

.. چه بی بهونه خنده رو لبم بود

DEATH NOTE !!

.. چه بی بهونه خنده رو لبم بود

۲۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

بخند

دیروز یه قول سخت به خواهرم دادم

قرار شد دیگه تو وبلاگ از غم ننویسم البته سعی کنم ننویسم

درسته که حالم خوب نیست ولی نباید حال بقیه رو بد کنم.این مشکل منه و تنها مشکل من میمونه

از امروز فقط خنده و شادی تو این وبلاگه تا جا داره،پس تعجب نکنین

،من با دلقک بازیای زندگی سر میکنم....چشامو میبندمو حرفاتو از بر میکنم

نقش زندگی بدون شرح من

آرزوی بی منّت

اسممو بیخیال،لقب من جرونیمو و متولد 1996 هستم.در زمینه Lyric و text در موزیک فعالیت دارم و چنتا از شعرام وتکستام خونده شده و اوج گرفته.

اکثر نوشته هامو استاد محسن چاوشی خونده و من به این افتخار میکنم.نمیتونم خواننده تکستامو بگم به دلایلی.... تمام تلاشم اینه که چند تا

شعرامو که به سبک نگرش استاد قمیشی نوشتم به دستش برسونم،بهش نمیفروشم هدیه میدم.فقط میخوام بخونه،آقای میهن وند شما که وبلاگ

منو چک میکنی.اینارو برای شما نوشتم،سلام منو به استاد سیاوش برسون این پستمو نشونش بده اگه خواست بفرستم براش شعرامو.ایمیلشو دارم

فقط اجازشو میخوام.ایمیل خودتم بهم بده مجبور نشم حرفامو باهات اینجوری بزنم.ممنون

+jeronimo+

جنگ من

بچگیمو یادم نمیره هیچوقت
چقدر نفهم بودم،چقدر دنیا رو دوست داشتم،چقدر دوست داشتم زود بزرگ بشم که بهم نگن بچه!
چه فایده ؟ الان من بزرگ شدم و تنها چیزی که از بچگیم مونده نفهمیم بوده
گذشته ها گذشته ولی من از گذشته ها نمیگذرم
دنیا رو نابود میکنم و یه دنیای جدید میسازم،اونی که من میخوام
از فردا زندگی از دست من یه روز خوش نمیبینه،وقت انتقامه

+jeronimo+

امید سیاه


همیشه از آدمای اطرافم حرف زدم،البته اگه بهشون بگم آدم به عالم بشریّت خیانت کردم.

نمیگم من آدمم،نمیگم خوبم ولی (شعور) دارم.اهل غیبت نیستم،جلوی خودشونم میگم،برای تنوع هم که شده یه مدت آدم باشن خب،انقدر نفهم؟

چند وقته بوی مُسکِن میدم،من خوبم فقط دیگه خوشحال نیستم.هر بدی ای که دیدم از خوبی خودم بود.اصولا کینه ای نیستم ولی آلزایمرم ندارم

این دنیا اونی نیست که من توش بچگی کردم،مطمئنم!!

تنها چیزی که ارومم میکنه دیدن عکس خواهرمه،اگه پیشم بود همه چیز فرق میکرد...

خدایا

بازم من

ادمای اطراف من جوری نیستن که بشه باهاشون خندید.رک بگم یه مشت آدم نفهم بیشعور که آدمای اطرافشونو کوچیک میکنن تا خودشون بزرگ نشون بدن.روی همه عیب میزارن.به همه گیر میدن،خودشون و بهتر از هرکسی میدونن.من تو یه خونواده شلوغ زندگی میکنم،ولی هیچ وقت وجودشونو حس نکردم.هرچی سعی کردم ادم نشدن،بهتره از دستشون راحت بشم.تنها راحشه که من ارامش بگیرمو بتونم زندگی کنم

من استلالای خودمو دارم،فکرام با خیلیا فرق داره.من به بزرگ ترم احترام میزارم ولی بزرگ تر از من اونیه که به من احترام بزاره...

من اینجوری نمیتونم زندگی کنم،مثل یه مرده ام که فقط گاهی نفس میکشه.تاحالا چندبار فکر خودکشی به سرم زده ولی وقتی یاد گریه مادرم بعد مرگم و اینکه چجوری زندگی میکنن میوفتم منصرف میشم

خیلی سخته نه بتونی زندگی کنی نه بتونی بمیری،خب حالا من به چی باید بخندم دقیقا؟گریه آسونتره..نیست؟


+jeronimo+ 

Faze Siavash

negahi mikonimo
?mage ashegh nadidi to
ya shayad didio tanhatarin ashegh nadidi to
ya ma majnonimo khone kharabi alami dare
ya eshghet monde o dast az sare ma bar nemidare
khodaiish farghiam engar nadare
ya age dare , dele rosvaye ma band kardeo bazam gereftare
elahi del khoshi bashe panahet
golaye razeghi tan poshe rahet
elahi khosh khabar bashe ghanari
bekhone ta khoros khon cheshm be rahet

!!sedam nemirese

نعمت ناشناس

باورم نمیشه که باور کردم.
تازه فهمیدم بعضی نداشته هام داشته های دیگم بوده،
سخته که درک کنه کسی خودمم نمیفهمم ولی باور کردم
یه مشکل داشتم که فکر میکردم مشکله و من نمیتونستم باهاش کنار بیام
ولی مشکل نبود اون داشته من بود که هر کسی نداره،یه خاصیّت!!!

+jeronimo+

یک کلام از مورچه!!

وقتی حرفی نمیزنی انگار خیلی حرفا میزنی

تو آخرش ابروی منو میبری.هاهاها


!!murche kamarbarik

انتقام

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید