DEATH NOTE !!

.. چه بی بهونه خنده رو لبم بود

DEATH NOTE !!

.. چه بی بهونه خنده رو لبم بود

۴ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

محض اطلاع

اینجا هنوز ایرانه، 

بعضی وقتا انقد حالم خوبه که 5 تا 6 هم روم اثر نداره ، دیواین لازمم.. 

الان خیلی منطقی و برادرانه میگم همین یبار، تا اینجا سه تا مورد بوده و هست که با عشق پوچشون دارن منو عذاب میدن.من یبار عاشق شدم و هنوز دارم تاوانشو میدم. نمیدونم وقتی یکیو نه دیده باشی نه صداشو شنیده باشی نه باهاش حرف زده باشی چطور میشه عاشقش شد؟ 

اینا همش هوسه خواهر من، نه قصد توهین دارم نه میخوام دل کسیو بشکنم، فقط متاسفم بخاطر افکارتون.

من اصلا کیس مناسبی برای عشق و دوستی نیستم. بیخیال

تلنگر شخصی

دارم برای یه زندگی جدید برنامه ریزی میکنم، تنها، دوباره، ظاهرا

تکلیفم با خودم مشخص شد،قانع شدم که خیلی از مرز ها رو نباید رد کنم.قسمت نبود، خیلی از راه ها برای من ساخته نشده

بعضی چیزا ثابت میمونه، درس، شغل، افکار، برادری،اهداف

ولی خیلی چیزا باید تغییر کنه،رفتار،احترام، مرزها،سکونت یا شایدم کشور، وبلاگ.. 

خیلی جای خوبیه اینجا، باعث میشه به خیلی چیزا فکر کنم،این وبلاگ با اسم دفتر مرگ متولد شد و با اسم دفتر زندگی تموم میشه.مثل یه دفترچه خاطرات، بهترین روزای عمرمو زنده میکنه.

یه نقش جدید رو میخوام اجرا کنم.با این اوصاف، هنوزم سر حرف خودم هستم:

من، هیچی نمیفهمم.. 

خوش گذشت، خیلی

واقعا چرا ؟

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

آواره

خیلی وقته که هیچ حالت خاصی ندارم.

هیچوقت دخترو پسر رو از هم تفکیک نکردم و با همه یجور رفتار کردم ،

فقط مورچه رو از آدمای دیگه جدا میدونستم.

برای من فقط یه زندگی و یه عشق وجود داره، و یه مورچه

نمیدونم چی شد که اون کالسکه ی رویایی من پنچر شد،دیگه سمت هیچی و هیچکس نمیرم.

اون اولین و اخرین عشق من بود و هست.