DEATH NOTE !!

.. چه بی بهونه خنده رو لبم بود

DEATH NOTE !!

.. چه بی بهونه خنده رو لبم بود

۱۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

نفرین خوشکل

الهی سقف ارزوت خراب بشه روی سرت

بیای ببینی که همه حلقه زدن دورو برت

الهی که روز وصال طوفان شه از سمت شمال

هیچی از اون روز نمونه بجز گلای پرپرت

قسم میخوردی با منی قسم میخوردی به خدا

خدا الهی بزنه تو کمرت..،تو کمرت

من اهل نفرین نبودم چه برسه که تو باشی

بیاد الهی خبرت بیاد الهی خبرت

عمرت الهی کم نشه اما پر از غصه باشه

زجرایی که به من دادی بکشی تا اخرش

الهی که یه روز خوش از تو گلوت پایین نره

رسوای عالمت کنن اون چشای در به درت

آخرش که چی ؟


کاش عقل نداشتم

کاش درک نداشتم

کاش نمیفهمیدم

فهمیدن و درک خیلی چیزا عذابم میدن

زندگی بین این آدما خیلی سخته،میفهمی که؟

آدم باشی و آدم بمونی و آدم بری


+jeronimo+

ناز خدا

ساده ام..ساکتم..
چوبش را میخورم ولی باز
ساده ام..ساکتم..
مردم با ساده ها مثل نفهم و دیوانه رفتار میکنند اما هنوزم
ساده ام..ساکتم..
شاید خدا مرا بخاطر سادگی ام دوست دارد

+jeronimo+

نمره منفی

درک من خیلی پایینه ولی خیلی چیزا درک منو فقط میخواد
کسی که میخواد بدبخت نشه فقط بدبخت نمیشه ولی کسی که میخواد خوشبخت بشه خوش بختم نشه بدبخت نمیشه
نمیفهمی؟تو دیگه نمیفهمی تلاش نکن فقط برو بدبخت نشی

+jeronimo+

یه تیکه ارزو

من فقط عاشق اینم حرف قلبتو بدونم...الکی بگم جدا شیم تو بگی که نمیتونم
من فقط عاشق اینم بگی از همه بیزاری...دوسه روز پیدام نشه تا ببینم چه حالی داری
من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم...انقدر زنده بمونم تا بجای تو بمیرم
خدایا دیدی؟فقط خوندش و گفت خیلی قشنگه خیلی خیلی خیلی..همین برام بس بود

murche.kamarbarik!!

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

تلاش بیخودی

همه راهی امتحان کردم فایده نداره؛من آدم نمیشم

این دیوارا هم زل زدن تو چشام از رو هم نمیرن

حتی از کنج اتاق خودم خجالت میکشم

حداقلش اینه که میدونم پنجرم اتاق نداره

صداش داره بلند میشه..میشنوی؟؟


+jeronimo+

تصور کن...

الان نشستم فقط یه قندون جلومه

تو دیوار یه سوراخ بزرگه؛حتما پیچشم بزرگ بوده

گلای قالی اتاقم گم شده.. 120تا بود دقیقا،خودرو اما خوشکل

امروز ادمای خوبی و دیدم که بد شده بودن،شاید به من الرژی دارن

دیگه حسش نمیکنم..دنیارو میگم،

خدایا یا جای من اینجاست یا جای این مردم...خود دانی!!


+jeronimo+

دارم یه صداهای نا آشنایی میشنوم...

خب بگو اصلا به تو چه ربطی داره؟خیلی دیر نیست روزی که تو روی همشون وایسم و خفتشون بدم یعنی بچزونمشون،کینه ای نیستم ولی کسی که بهم بدی کنه باید ادب بشه...اسمش انتقام نیست،باید از کارشون پشیمون بشن،فقط چند وقت دیگه...میرم ودیگه منو نمیبینن...دارم میترکم                                             

به تقویم بیشتر از من توجه میکنن..به اونایی که نیستن،فقط وقتی کارشون پیش من گیر میکنه میشم عزیز دل،خنده داره نه؟ نه عزیز دلم،کمبود احساسات ندارم فقط نمیتونم اینجور آدمارو درک کنم،من گفتم آدم؟ببخشید

بغض سنگین

وقتی که دلتنگ میشم و همراه تنهایی میرم....داغ دلم تازه میشه زمزمه های خوندنم
وسوسه های موندنم با تو هم اندازه میشه....قد هزارتا پنجره تنهایی اواز میخونم
دارم با کی حرف میزنم....نمیدونم نمیدونم
این روزا دنیا واسه من از خونمون کوچیکتره....کاش میتونستم بخونم قد هزارتا پنجره
طلوع من طلوع من... وقتی غروب پر بزنه موقع رفتن منه
حالا که دلتنگی داره رفیق تنهاییم میشه....کوچه ها نارفیق شدن
حالا که میخوان شبو روز به عمدیگه دروغ بگن...ساعتا هم دقیق شدن
طلوع من طلوع من... وقتی غروب پر بزنه موقع رفتن منه