DEATH NOTE !!

.. چه بی بهونه خنده رو لبم بود

DEATH NOTE !!

.. چه بی بهونه خنده رو لبم بود

۴ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

نمیدونم چلاو

اصن از اولشم مشخص بود، من میدونستم، مادرم میدونست،همه میدوستن که من

قراره بترکونم

خاص نیستم و نبودم، ولی با اطرافیام فرق داشتم

باورم نمیشه الان چقدر تغییر کردم. از همه لحاظ

هرروز دارم حسش میکنم که دارم به مزرعه نزدیک میشم، ولی بازم تنها

تونستم قشنگیه دنیارو ببینم

... 

الان فقط میخوام بگم  واو

بادبان

الان بجایی رسیدم که هدفای پیشرفته ای دارم، و کامل تر

تو مسیر بزرگی ام و خوشبختی واقعا نزدیکه، حسش میکنم

یجورایی وقتشه که بترکونم، انقلابی که صفراش از تو کادر بزنه بیرون

اینجا دقیقا جاییه که، باید شورشو در بیارم

با اجتماع خیلی کارا دارم، بعد از چند مدت، وقتشه که دوباره شروع کنم

شخصیت بنز که داشته باشی، بی ام و خودش میاد

فقط به این فکر کن که باید بپری

به فلسفه مورچه، آدم وقتی باید از زیر پتو بیاد بیرون که وقتش باشه

برای من، الان وقتشه

البته بستگی به پتوش داره

Bomber

همیشه سعی میکنم که هیچوقت سعی نکنم

این اون معنی آمیانه رو نمیده.. 

یعنی مدیونی اگه فکر کنی من از جام بلند میشم

وقتی حسش نیست، نیست

یچیز جدیدی که یاد گرفتم اینه که هیچوقت نباید دکمه fn رو با alt اشتباه گرفت. بعضی وقتا گرون تموم میشه

انگشتارو هم همینطور

بنظر وامپوت هرسوالی که بنفعش نیست، اضافیه

ولی من مخالفم. همه ی سوالا اضافیه

حتی بعضی ازتوهینا هم باید اپدیت بشه

جالبه که المانیا هم اهنگ ایرانی گوش میدن

با اون زبون و لحجشون هیچوقت سلیقشون رشد نمیکنه

همیشه سعی میکردم به همه کمک کنم

ولی اشتباه بود، تا کسی خودش نخواد، دیگه جلو نمیرم

سیندرلا توراهه، فقط همینو میدونم

هنوز ندیدمش و خبر موثق دیگه ای ازش ندارم،

همین. 



Wow

اصلا حس حرف زدن ندارم.

خیلی اشتباه میکردم. خیلی جاها

الان درحال ریکاوری ام

یجورایی تو شرایط متعادلی دارم رشد میکنم، فکری

ولی تازه چهل درصدش Load شده.. 

قراره اتفاقای خوبی تو زندگیم بیوفته

خیلی خوب

الان وقتی بعضی پستای گذشتمو میخونم خندم میگیره

ولی خوشحالم که میبینم و درک میکنم که گذشتم چه حالی داشتم و الان چقدر بهتر شدم

هرروز بهتر از دیروز

تو خیلی چیزا ناخواسته مقصرم

بخاطر خیلی از حرفام از خیلیا عذر میخوام

شرایط واسه فتوسنتز عالیه

الان واقعا فقط میخوام بخندم

به این که خیلی انعطاف پذیرم افتخار میکنم

کاراکتر فلوکی منو واقعا ترغیب میکنه به ادامه روانی بازیام

خیلی داره بهم خوش میگذره، البته سالم و کنترل شده

گفتم کنترل یاد کمپوت افتادم، ولی دیگه بخیه لازم نیست، پول میدم میگیرم

حالا خوبه حوصله حرف زدن نداشتم، وگرنه...