DEATH NOTE !!

.. چه بی بهونه خنده رو لبم بود

DEATH NOTE !!

.. چه بی بهونه خنده رو لبم بود

Load

دیشب برام یه خاطره تلخ و شیرین بود
همیشه دوس داشتم تو یه محله شبیه گلیدز زندگی کنم
یه حس غیر قابل توصیفی بهم میده
این اتفاق میتونه شروع زندگی ای باشه که دوس دارم
میتونم خیلی از فانتزیامو اجرا کنم الان
شرایط جوّی مساعده، کاملا تنهام، با هیچ موجودی در ارتباط نیستم
از همون اولم منو این آدما به هم نمیخوردیم
اعتراف میکنم که از قبل، یکم بزرگ تر شدم
میخوام همه ی کارارو خودم انجام بدم، حتی کارای گروهی
شاید بخاطر اینه که به بقیه اعتماد ندارم،سعی میکنم گوشه ی مقوا رو بدم دستشون
اگه از یکی بدم بیاد برای خودش و بقیه خیلی واضحه
ولی وقتی یکیو دوس دارم هیچ کس نمیفهمه، حتی خودش
وقتی روبروی آینه ام، میبینم که صورتم سردو بی روح شده
حتی خنده هامم مصنوعیه
ولی گریه هام اسکار داره
خیلی سعی کردم که وصلش بزنم، ولی قلبی که شکست، دیگه شکسته
ولی بازیگر خوبی ام.هیچ کدوم از اطرافیام نمیدونن من کی ام و چیکار کردم و چه شخصیتی دارم. چون از ظاهرم، فقط میتونن سلیقمو بفهمن
به آدمایی مثل من میگن منزوی، خم نشین
اصلا برام مهم نیست چی منو صدا کنن، همین که مزاحمم نشن کافیه
خوابم میاد الکی
  • Jeronimo.Q

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">