نزدیکیم اما دور
- Wednesday, 3 Tir 1394، 11:30 PM
ندارمت اما...
دوست داشتنت را عاشقم...
اینکه شبها با خیال خامی بخوابم...
و صبحها با امید مضحکی چشم باز کنم...
من از این حماقت عاشقانه حض می برم...
از اینکه دلم می شکند...
و دوباره گول می خورد...
از اینکه بیمارم...
و درمان نخواهم شد...
من به این ناعلاجی خود معتادم...
و خیال عاقل شدن هم ندارم...
اگر بدانی درد تو چه لذتی دارد...
اگر بدانی دیوانه شدن چه لذتی دارد...
آه اگر میدانستی شاید ... خیلی زودتر رهایم می کردی...
ندارمت افسوس...
اما دوستت دارم...
من این دوست داشتن را...
این یادگاری از تو را...
دوست می دارم
- 94/04/03